اشعار مربوط به روز یکشنبه
اشعار مربوط به روز یکشنبه
در این بخش گلچین شعر روز یکشنبه با متن های زیبا و جملات ادبی را گردآوری کرده ایم.
مجموعه اشعار زیبای روز یکشنبه
به دروازه مرگ چون در شویم
به یک هفته با هم برابر شویم
***
فروغ ماه محال است پایدار بود
دو هفته است لباسی که مستعار بود
***
به یک دو هفته ز منت هلال شد، مه بدر
شکستن لب نان سپهر آسان نیست
***
بشوی گرد کدورت ز صفحه خاطر
درین دو هفته که ابر بهار در گردست
به هیچ دل نزنی همچو ماه نو ناخن
اگر دو هفته دل خویش چون قمر نخوری
***
شنیدم که یک هفته ابن السبیل
نیامد به مهمان سرای خلیل
***
هر موج سبزه صیقل زنگ کدورت است
از کف درین دو هفته مده طرف کشت را
***
هلال عید نمود، ای مه دو هفته، کجایی؟
که دوستان را روی چو عید خود بنمایی
***
به قرب هفته ای ز آن کوه بگذشت
به هشتم خیمه زد بر عرصه دشت
مطلب مشابه: شعر روز خوب؛ اشعار زیبا درباره روزهای خوب و زیبا
درین دو هفته که زاینده رود سرشارست
پلی است آن طرف آب، هر که هشیارست
***
حیف است کشد فرصت دردسر مخموری
در هفته می خواران آدینه نمی باشد
***
تمام خواب غرورست خواجه، زین غافل
که یک دو هفته دیگر فسانه می گردد
شعر روز یکشنبه کوتاه
نه از مشتری کز ز حام مگس
به یک هفته رویش ندیده ست کس
***
به روی لاله در این هفته، لاله گون می نوش
که هفته دگر از بوستان شود سفری
***
زان که جانها را فراقت چون سمن
یک دو هفته بیش ندهد زینهار
***
بار شریعت است که چنبر کند چو چرخ
در یک دو هفته قامت رعنای مرد را
***
به اشک روی مرا شسته طفل خودرایی
که هفته هفته رخ خویش را نمی شوید
***
ساقی گل و سبزه بس طربناک شده ست
دریاب که هفته دگر خاک شده ست
***
رحیل آمدش هم در آن هفته پیش
دل افگار و سربسته و روی ریش
***
روزهای هفته را با عشق تو سر می کنم
تا به جمعه میرسم احساس دیگر می کنم
***
که چون بگذرد نیز این هفته عمر،
ز خواب اندر آئی، بود رفته عمر
***
دو هفته هست که رفتی ولی بنامیزد
مه دو هفته ازین خوبتر نمی باشد
***
به یک دو هفته مه چارده هلالی شد
دوام نیست ازین بیش حسن ساخته را
**
یک عمر بی قرار که شاید ببینمت
شش روز هفته عاشقم و شنبه تخته سنگ
مطلب مشابه: شعر یکشنبه با مجموعه اشعار شاد و غمگین در وصف روز یکشنبه
بازهم آخر هفته ست دلِ شاعر من
یک غزل گفت ولی من به سه تا محتاجم
مجموعه شعر روز یکشنبه
در پانزده ساله‌گی
زنگ‌های آخر تمام روزهای هفته را
از مدرسه می گریختم
چون زنگ مدرسه‌‌ی تو
دو ساعت زودتر می‌خورد
***
تمامِ روزهای هفته سر در گم ام
غروب جمعه که می شود
سر از دل تنگی در می آورم
***
مهم بودن یا نبودن رو فراموش کن
روزنامه ی روز شنبه زباله ی روز یکشنبه است
***
نغمه مرغ سحری هفته ایست
قهقه کبک دری هفته ایست
***
خدا نخواست من و تو کنار هم باشیم
سه چار هفته به کنکور شوهرت دادند !!!
***
هر جمعه را مشتاق تر خواب تو می بینم
تا هفت روز هفته لیلای خودم باشی
متن و جملات ادبی روز یکشنبه
از حدس و گمان های تو ویران نمی شوم
مرا نام تو کفایت می کند
تا در سرما و بوران
از حدس و گمان های تو ویران نمی شوم
مرا نام تو کفایت می کند
تا در سرما و بوران
مطلب مشابه: اشعار بازی روزگار و مجموعه شعر سنگین کوتاه و بلند درباره چرخ روزگار
من خواستم با ابیات پراکنده‌ی شعر
تو را خوشبخت کنم
آسمان هم نمی‌توانست ما را تسلی دهد
خوشبختی را من همیشه به پایان هفته
به پایان ماه و به پایان سال موکول می‌کردم
***
برایت
عطر باغ وُ میوه های جنگلی را
عشق بازیِ آستانه ی در
شنبه های لبریز از عشق
یکشنبه های آفتابی
دوشنبه های خوش خُلق را
آرزو میکنم
***
گل نیز در آن هفته دهن باز نمی کرد
و امروز نسیم سحرش پرده دریدست
***
رحیل آمدش هم در آن هفته پیش
دل افگار و سربسته و روی ریش
***
درین دو هفته که مهمان این چمن شده ای
به خنده لب مگشا، روزگار گلچین است
***
اگر خوشبختی را برای یک هفته می خواهید،
به تعطیلات بروید
***
چون گل دو هفته نیست فزون خوبی جمال حسن تمام،
حسن خصال است پیش ما
***
همیشه تا گذرد ماه و روز و هفته و سال
سعادت دو جهان باد لازم درگاه
اشعار روز یکشنبه با جملات زیبا
به یک هفته نقدش به تاراج داد
به درویش و مسکین و محتاج داد
***
نیست در هفته ارباب توقع تعطیل
صبح شنبه شب آدینه درویشان است
***
درین دو هفته که ما برقرار خود بودیم
هزار دولت ناپایدار رفت به گرد
***
برقع زمه دو هفته برداشت
کار دو جهان صواب ازین ماه
***
دو هفته رفت که ننواختی به نیم نگاهم
هنوز وقت نیامد که بگذری ز گناهم
***
ماهم این هفته برون رفت و به چشمم سالیست
حال هجران تو چه دانی که چه مشکل حالیست
***
دو هفته ماه و فروزنده آفتاب منی
ز دفتر دو جهان فرد انتخاب منی
***
به دور گل منشین بی شراب و شاهد و چنگ
که همچو روز بقا هفته ای بود معدود
مطلب مشابه: شعر فلک و چرخ روزگار و مجموعه اشعار درباره چرخ گردون
هفته ای می رود از عمر و به ده روز کشید
کز گلستان صفا بوی وفایی ندمید
***
قبول پرتو احسان ز آفتاب مکن
که ماه یکشنبه را منتش دو تا کرده است
***
روز یکشنبه آن چراغ جهان
زیر زر شد چو آفتاب نهان
***
آن ماه دو هفته در کنار آید
وز غصه حسود ممتحن گردد
***
گر ترک دودگیری، آیینه درون را
در عرض یک دو هفته روشن چو ماه سازی
***
ناف هفته بد و از ماه رجب کاف و الف
که برون رفت از این خانه بی نظم و نسق
***
دو هفته می گذرد کان مه دوهفته ندیدم
به جان رسیدم از آن تا به خدمتش نرسیدم
***
یک شنبه است و دارد نسبت به آفتاب
بر روی آفتاب به من ده شراب ناب
***
به یک شنبه بنا آغاز می کن
وگر عزم سفر داری دوشنبه
***
ای عمر عزیز عمر ما باش
نی هفته نه مه نه سال خواهیم
***
چو طفلان هفته ای یک روز آزادی نمی خواهم
بدل با روز شنبه می کنم آدینه خود را
***
چرخ را باز مه روی تو حیران دارد
که مه یک شنبه انگشت به دندان دارد
***
نماز دیگر یکشنبه بود از بهمن
که بی و دال سفندارمذ بد از تقویم
***
در عرض یک دو هفته چو ماهش کند تمام
ناخن زند به دل چو هلال شکستگی
***
گلرخا سوی گلستان دو سه هفته بمرو
تا ز شرم تو نریزد گل سرخ چمنی
***
از تو همین تواضع عامی مرا بس است
در هفته ای جواب سلامی مرا بس است