سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اشعار شعرای ماندگار

صفحه خانگی پارسی یار درباره

سبزه - محمدرضا مومنی جدید

    نظر

سبزه - محمدرضا مومنی جدید

سبزه

شاعر : محمدرضا مومنی

تخم زیبای تن دختر همسایه ی ما

در کدام کاسه ی آغوش

سبزه ای تازه شود

دم عید است

فکر سبزه همه جا

سد راهیست مرا

دختری ناز به بازار آمد

دست او سبز پر از سبزه ولی

بر لبش بود حراج


رهایی - یوسف عمران جدید

    نظر

رهایی - یوسف عمران جدید

رهایی

شاعر : یوسف عمران

باران را بوسیدم
لبهایم تر نشد
درکویر روز های پوچ
هرروز میمیرم
درقاب روزها زندانی ام
چون ماهیان نارنجی
درمیان خریطه های پلاستیکی
دور روزهای خشک وبی هوده
میچرخم
موجی نیست مستم کند
تا روحم برقصد


عکس جمعه - احسان نرگسی رضاپور جدید

    نظر

عکس جمعه - احسان نرگسی رضاپور جدید

 

عکس جمعه

شاعر : احسان نرگسی رضاپور

در خنده ی باران شمیم عشق تو جاری ست
بی چشم های تو غزل ها نیز تکراری ست

وقتی که باران از نبودت اشک می ریزد
دیگر تسلی دادن او کار دشواری ست

جای تو ، عکس جمعه را هر روز می بوسم
در وقت بی آبی تیمم کردن اجباری ست!

عطر وجودت از بهاری سبز می گوید
عطر وجودت اعتبار شغل عطاری ست

لب های عالم تشنه ی دیدار باران اند
ای چشمه ی زمزم!بیا هنگام افطاری ست..


سخت است - رضا خادمه مولوی جدید

    نظر

سخت است - رضا خادمه مولوی جدید

سخت است

شاعر : رضا خادمه مولوی

سخت است بخندی و دلت غم زده باشد
هر گوشه ی پیراهن تو نم زده باشد

سخت است به اجبار به جمعی بنشینی
وقتی دلت از عالم و آدم زده باشد

احوال من ای دوست چنین است که انگار
یک صاعقه بر جنگل خرم زده باشد

دور از تو شبیه م به یتیمی که به رویش
در جمع کسی سیلی محکم زده باشد

دور از ادب است اینکه بخندد لبت اما
دیوار دلت مشکی و ماتم زده باشد

با این همه تا خرده نگیرند عزیزان
میخندم و هرچند دلم غم زده باشد

 


بانو - مسلم آهنگری جدید

    نظر

بانو - مسلم آهنگری جدید

 

بانو

شاعر : مسلم آهنگری

در خلقت تو چیست ؟ که باید گناه کرد
دنیا به پشت ، رو به تو باید نگاه کرد !

آدم تر از منی که تو را نام ، دیگر است
خورشید توست که شب را پگاه کرد

خاتون من ، تو ز آدم فزون تری
حوا برای گندم تو اشتباه کرد

حور و پری فرشته ی دنیا که نیستند
دیو انگیست با تو ، کسی رو به ماه کرد

آن دوست روز آفرینش ما ، لاله زار عشق
پیش غلام من ، به تو فرمان شاه کرد

دنیا هر آنچه دارد و بی تو ، بلند تر
باید که نعره و فریاد و آه کرد

بی تو ، فرشته ! راه به بی راهه می رود
گم ره شود هر آنکه ، قدم رو به چاه کرد

با این همه ، خدا نکند بی و فا شوی
آن روز ، باید از تو به شیطان پناه کرد

شاید که نقش توست که بر سر در حق است
نقاش بی تو ، عمر خودش را تباه کرد


انتخابات - جواد مهدی پور جدید

    نظر

انتخابات - جواد مهدی پور جدید

انتخابات

شاعر : جواد مهدی پور

قلب ها را عشق از مهر و وفا پر کرده است
کلبه ی درویش را صلح و صفا پر کرده است

گنبد مسجد که می سازند در بالای شهر
پایه ی گلدسته هایش را ریا پر کرده است

صورت آیینه در دیوار مسجد زخم داشت
خورجین دین فروشان را طلا پر است

سبحه صد دانه بعد از این نمی آید به کار
جا نماز شیخ را نقش و نما پر کرده است

سفره ی عابد کمی از سجده طولانی تر است
دست های بینوایان را دعا پر کرده است

دادگاه دزد یعنی حیله در بازار فقر
گوش ها را وعده های نا بجا پر کرده است

انتخابات است فردا در میان عقل و عشق
جعبه ی آرای ما را آشنا پر کرده است

چاه خالی است یوسف را به یغما برده اند
مصر را آوازه ی آن دلربا پر کرده است


باغ حسن - مجید فتحیان جدید

    نظر

باغ حسن - مجید فتحیان جدید

باغ حسن

شاعر : مجید فتحیان

کسی در باغ نبود
من پشت درم
درب خاکستریه باغ حسن
و تصویری که در آن پیدا بود
طرح یک بز در لب سلخ
یادمان رفت ، چه زود
گوجه و قیسی بخریم
کسی در باغ نبود
جز نگاه سگ ولگرد دم باغ حسن
کسی اینقدر به من خیره نبود
و گودالی پر از آب
که در آن جان می داد
شاپرکی
در سکوت خبری ...
یادمان رفت چه زود
که به قانون زمین بر نخورد
یاد سهراب بخیر ...


پس می گیرمت از روزگار - علی حاتمیان جدید

    نظر

پس می گیرمت از روزگار - علی حاتمیان جدید

پس می گیرمت از روزگار

شاعر : علی حاتمیان

پس می گیرمت از روزگار

تو را به بغض کوچه های باران خورده نمی سپارم

دوباره میخندم و لبخند می زنی

دوباره تو را از تو پس می خواهم...

می بارمت بر زندگانیم؛

شبیه باران بر قلب سرد این شهر.

و بعد از سلام-ت تگرگ میشوم

و بعد از سلامم رنگین کمان میشوی...

دوباره تو را با من خواهند دید؛

تمام مردم این شهر نفرینی...

و نام ما را بر این شهر می نگارند

قدم های دو هم قدم پاییزی.